جدول جو
جدول جو

معنی بی سابقه - جستجوی لغت در جدول جو

بی سابقه
(بِ قَ / قِ)
مرکّب از: بی + سابقه، آنچه که سابقه ندارد. آنچه که قبلاً نبوده است. که ریشه در دیرینه ندارد. که پیشینه ندارد. رجوع به سابقه شود
لغت نامه دهخدا
بی سابقه
بی پیشینه آنچه که سابقه ندارد آنچه که قبلا نبوده
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
فرهنگ لغت هوشیار
بی سابقه
بی پیشینه
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
فرهنگ واژه فارسی سره
بی سابقه
بدیع، بکر، نو، بی بدیل، شگفت، طرفه، عجیب، غریب
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی سابقه
غير مسبوقٍ
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به عربی
بی سابقه
Unprecedented, Unprecedentedly
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بی سابقه
sans précédent, de manière sans précédent
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی سابقه
isiyojulikana, kwa njia isiyo na kifani
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بی سابقه
بے نظیر , بے مثال طریقے سے
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به اردو
بی سابقه
অভূতপূর্ব , অভূতপূর্বভাবে
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به بنگالی
بی سابقه
前例のない , 前例のない方法で
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بی سابقه
eşi görülmemiş, eşi benzeri görülmemiş bir şekilde
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بی سابقه
전례 없는 , 전례 없이
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به کره ای
بی سابقه
חסר תקדים , באופן חסר תקדים
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به عبری
بی سابقه
अभूतपूर्व , अभूतपूर्व तरीके से
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به هندی
بی سابقه
belum pernah terjadi, dengan cara yang belum pernah terjadi sebelumnya
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بی سابقه
ไม่มีตัวอย่าง , อย่างที่ไม่เคยเกิดขึ้นมาก่อน
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به تایلندی
بی سابقه
ongekend, zonder precedent
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به هلندی
بی سابقه
sin precedentes, de manera sin precedentes
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بی سابقه
senza precedenti, in modo senza precedenti
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بی سابقه
sem precedentes, de maneira sem precedentes
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بی سابقه
前所未有的 , 空前地
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به چینی
بی سابقه
bezprecedensowy, bezprecedensowo
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به لهستانی
بی سابقه
безпрецедентний , безпрецедентно
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بی سابقه
beispiellos
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به آلمانی
بی سابقه
беспрецедентный , беспрецедентно
تصویری از بی سابقه
تصویر بی سابقه
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی سلیقه
تصویر بی سلیقه
آنکه معمولاً چیز بد را به جای چیز خوب انتخاب می کند، بی ذوق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم سابقه
تصویر کم سابقه
کسی که در کاری و شغلی سابقه زیاد ندارد مبتدی مقابل سابقه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی سلیقه
تصویر بی سلیقه
بدون ذوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی ضابطه
تصویر بی ضابطه
بی تربیت، بیقاعده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی سلیقه
تصویر بی سلیقه
بد پسند، کژپسند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی ضابطه
تصویر بی ضابطه
Unruly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی ضابطه
تصویر بی ضابطه
беспокойный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی ضابطه
تصویر بی ضابطه
unordentlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی ضابطه
تصویر بی ضابطه
неорганізований
دیکشنری فارسی به اوکراینی